چگونه سعي كنيم تا اخلاق و رفتار صحيحي چه در خانه و چه در حد اجتماع داشته باشيم؟ نحوه
چگونه سعي كنيم تا اخلاق و رفتار صحيحي چه در خانه و چه در حد اجتماع داشته باشيم؟ نحوه صحيح برخورد را برايم بيشتر توضيح دهيد.
اخلاق و رفتار انجمن ناجی http://najiforum.ir/forum-387.html
از اين كه در صدد هستيد متخلق به اخلاق پسنديده شويد و قدمي در اصلاح خود برداريد، جاي خوشحالي دارد واين تصميم خود اولين قدم در اصلاح اخلاق است (گردآوری : انجمن ناجی) زيرا تا وقتي ما فكر كنيم اخلاقمان خوب است و هيچ عيب و ايرادي نداريم، هيچگاه براي تغيير آن كاري نمي كنيم. در حديثي آمده كه يكي از نعمت هاي بزرگ خداوند به بنده اش اين است كه: «بصره بعيوب نفسه؛ او را به عيب و نقص هاي اخلاقي اش آگاه مي كند».
قبل از اين كه بخواهيم راهكاري در اين زمينه ارائه دهيم توجه شما را به دو نكته جلب مي كنيم:
1. هدف اصلي از بعثت پيامبران و به طور كلي دين و مذهب در اصلاح نفس و دارا شدن اخلاق نيكو خلاصه مي شود. در سوره شمس خداوند پس از يازده قسم مي فرمايد: «قد افلح من زكها؛ هر كس نفس خود را تزكيه و اصلاح كند رستگار شده است».
در جاي ديگر مي فرمايد: «هو الذي بعث في الاميين رسولا منهم يتلو عليهم آياته و يزكيهم و يعلمهم الكتاب...؛ خداوندي كه در بين مردم پيامبري مبعوث كرد تا آيات الهي را بر آنها تلاوت كند و آنها را از اخلاق بد و آلوده برهاند و كتاب الهي را به آنها بياموزد» (جمعه، آيه 2).
همچنين در حديث معروفي از پيامبر خدا آمده كه فرمود: «اني بعثت لاتمم مكارم الاخلاق؛ من براي كامل كردن اخلاق خوب و پسنديده مبعوث شدم».
بنابراين انسان كامل از نظر دين انساني است كه اخلاقش خوب باشد و از عادت هاي بد پاك باشد.
2. به همان اندازه كه اصلاح اخلاق و دور شدن از زشتي هاي اخلاقي مهم است، رسيدن به اين مرحله، سخت و طاقت فرساست و نيازمند تلاش و سعي دائمي و صبر و استقامت است (گردآوری : انجمن ناجی) بعضي از اساتيد اخلاق مبارزه با هواي نفس و عادت هاي زشت اخلاقي را مانند كندن چاه با سوزن يا مو مي دانند و مي گويند اگر كسي بخواهد از درون جانش به آب حيات برسد بايد آن را به سختي و در مدت طولاني حفر كند. نابرده رنج گنج ميسر نمي شود. بنابراين خلاص شدن از شر زشتي هاي اخلاقي مثل تكبر، حسد، طمع و مانند آن نيازمند تلاش و از خودگذشتگي زياد است و به همين خاطر نه تنها بايد در اين راه داراي عزمي راسخ باشيم و در مقابل احساسات دروني خود مقاومت كنيم و تلخي اين مقاومت را تحمل كنيم، بلكه بايد دائما با دعا وتوسل از خدا ياري بجوييم، چنانچه در دعاهاي منقول از امامان اين مسأله آمده است (گردآوری : انجمن ناجی) مثلا در دعاي شعبانيه مي فرمايد: «الهي لم يكن لي حول فانتقل به عن معصيتك...؛ خدايا اگر ياري و كمك تو نباشد نمي توانم خود را از گناه دور كنم»
در سوره يوسف هم آمده: «ان النفس لاماره بالسوء الا ما رحم ربي؛ هواي نفس و احساسات دروني ام مرا به كارهاي بد وادار مي كند، مگر آن كه رحمت خدا شامل حالم شود و مرا در مقابل اين وسوسه ها حفظ كند». راهكارهاي اصلاح اخلاق:
براي اصلاح عادات بد اخلاقي بايد در دو بعد نظري و عملي تلاش كرد.
بعد نظري: بايد در آن آثار سوء اخلاق بد و نتايج نامطلوب و زيانبار فردي و اجتماعي و دنيوي و اخروي انديشه كرد و به اصطلاح بايد عاقبت انديشي نمود. مرد آخر بين مبارك بنده اي است (گردآوری : انجمن ناجی)
اگر انسان به ارزش هاي وجودي خود پي ببرد و متوجه گوهرهاي ارزنده درون خود گردد و بفهمد تا چه مرحله اي مي تواند پيش رود و درك كند جايگاه او از فرشتگان مقرب الاهي نيز مي تواند فراتر باشد، آن گاه خود را رايگان نمي فروشد و كشور وجودش را تسليم سپاه صفات بد و اخلاق ناپسند نخواهد كرد.
اگر فردي درك كند، عادات و اخلاق بد، روح ملكوتي او را آلوده مي سازد و سعادت جاويد و ابدي را از او سلب مي كند و با اين اخلاق و اعمال در واقع وجود خود و شخصيت حقيقي خود را مي سازد و سپس با همين اخلاق بد محشور مي گردد و اين اخلاق و رفتار هرگز از او جدا نمي شود و همنشين دايمي او است مسلما در اخلاق و اعمالش تجديد نظر مي كند و به فكر اصلاح مي افتد پس مرحله اول شناخت درست و واقعي آثار اخلاق و اعمال بد است كه فهم آن به منزله نيمي از درمان و اصلاح آنها است (گردآوری : انجمن ناجی)
بعد عملي: چون اخلاق بد به تدريج و به طور نامحسوس كشور ارزنده وجود انسان را اشغال كرده اند، نمي توان اين مهمانان نامبارك و بد قدم را يك دفعه و ناگهاني از خانه بيرون كرد. بلكه بايد به تدريج و با مدارا و دقت به اين كار اقدام كرد.
مراقبت از اعمال و اخلاق به طور پيوسته و محاسبه نفس و حساب كشيدن از فرد، در كم رنگ شدن و ريشه كني صفات و اخلاق بد نقش اساسي دارند.
هر اقدامي در اين راه ، گامي به سوي پيروزي و رسيدن به هدف است (گردآوری : انجمن ناجی)
به طور مثال در مورد صفت زشت تكبر: اگر انسان آثار سو تكبر را مورد مطالعه قرار دهد كه از جمله آلودگي به كفر و شرك و محروم شدن از علم و دانش و زمينه فراهم شدن براي بسياري از گناهان ديگر و تنفر مردم و دور شدن آنها از فرد متكبر است ، قدري به خود مي آيد و در فكر درمان آن مي شود. سپس در مقام عمل با تواضع در عمل (هر چند در ابتدا به صورت مصنوعي و غير واقعي باشد) و سلام كردن به ديگران و نشست و برخاست با فقرا و ضعيفان و امتياز قايل نشدن براي خود، كم كم تواضع را عادت خود و سپس آن را در وجودش ريشه دار و به صورت ملكه در مي آورد و ساير عادات و اخلاق بد نيز به همين ترتيب ولي به تدريج و بامدارا قابل درمان و معالجه است (گردآوری : انجمن ناجی) شركت در مراسم مذهبي و مراسم دعا و توسل و تلاوت قرآن كريم و نيز معاشرت با دوستان صلاح و با تقوا و با اخلاق و مطالعه سيره امامان (عليهم السلام) و اخلاق بزرگان از علماي دين در رفع مشكل و اصلاح فرد تأثير به سزايي دارند.
توضيح بيشتر:
براى تحصيل خوش اخلاقى و مبارزه با بداخلاقى و علاج آن، لازم است به موارد زير توجه شود.
1. توجه به ارزش خوش اخلاقى و آثار نيك آن و همچنين زشتى بداخلاقى و آثار بد آن. براى اين منظور بهترين راه موجود، مطالعهى روايات و آياتى است كه در زمينه حسن خلق و سوء خلق وارد شده است (گردآوری : انجمن ناجی) برخى از روايات به شرح زير است:
الف) حسن خلق: رسول خدا(ص) فرمود: خداوند هنگامى كه ايمان را خلق كرد آنرا به خوش اخلاقى و سخاوت تقويت نمود و همچنين هنگامى كه كفر را آفريد آنرا نيز به بد اخلاقى و بخل تقويت نمود.
على(ع) فرمود: چه بسيار انسانهاى عزيزى كه اخلاق بد ايشان را ذليل ساخته است و چه بسيار انسانهاى ذليلى كه با اخلاق خوش به عزت رسيدهاند.
رسول خدا(ص) فرمود: اسلام يعنى حسن خلق. امام صادق(ع) فرمود: هيچ زندگىاى گواراتر از زندگى همراه با خوش اخلاقى نيست. رسول خدا(ص) فرمود: خوش اخلاقى، اولين، سنگينترين، نيكوترين، با فضيلتترين چيزى است كه روز قيامت در ترازوى عمل انسان قرار داده مىشود. در قرآن كريم آمده است: A{انك لعلى خلق عظيم}A افتخار پيامبر اسلام(ص) به عظمت خوش اخلاقى آن حضرت(ع) بوده است (گردآوری : انجمن ناجی) رسول خدا(ص) فرمود: كاملترين مردم از حيث ايمان و شبيهترين آنها به من، خوش اخلاقترين آنها است (گردآوری : انجمن ناجی) امام صادق(ع) فرمود: حسن خلق روزى را زياد مىنمايد، بر عمر انسان مىافزايد و گناهان را آب مىنمايد؛ همانگونه كه آفتاب يخ را آب مىكند.
ب) بد اخلاقى: امام صادق(ع) فرمود: بد اخلاقى عمل و عبادت انسان را باطل مىنمايد همانگونه كه سركه عسل را فاسد مىكند. على(ع) فرمود: اخلاق بد، بدترين همنشين انسان است، دوستان انسان را فرارى مىدهد و چيزى وحشتناكتر از بداخلاقى نيست. رسول خدا(ص) فرمود: به راستى ممكن است بندهاى به خاطر بداخلاقى به پائينترين دركات جهنم سقوط نمايد. على(ع) بداخلاقى روزى انسان را كم مىنمايد.
2. راه بنيادين تحصيل خوش اخلاقى، استمداد از خداوند است كه به چند روش امكان پذير مي شود.
الف) دعا و درخواست كلامي از خداي متعال و توسل به ائمه معصومين(ع) با خواندن ادعيه به خصوص دعاي مكارم االخلاق صحيفه سجاديه و مانند آن.
ب) توجه توحيدي به خداوند و الگو قرار دادن صفات و اخلاق الهي و همچنين توجه به اين معنى كه تمامى انسانها مظاهر حق تعالى هستند
و هر گونه برخوردى با آنها، در واقع برخورد با مُظهر و صانع آنها محسوب مىشود. احترام و مهربانى با هر پديدهاى، در واقع احترام و مهربانى با پديدآورندهى آن است و ترش روئى و نامهربانى با آن پديده نيز به پديد آوردندهى آن بر مىگردد. بايد به اين نكته توجه نماييم كه هرگونه معامله با خلق از جهتى معامله و برخورد با خالق آنها نيز به حساب مىآيد و هرگز خداى تعالى راضى نيست كه با بندگان و مظاهرش برخوردى نامناسب و ناشايست شود. گشادهروئى با خلق خدا و تحصيل رضايت مخلوق، موجب كسب رضايت خالق آنها مىشود. همانطور كه در روايات وارد شده است كسى كه از مخلوق تشكر نكند از خالق آنها نيز تشكر نكرده است (گردآوری : انجمن ناجی) همچنين كسى كه نسبت به مخلوقات الهى ترش روئى نمايد، اين نوع برخورد، به خاطر رابطهى بسيار عميقى كه ميان خلق و خالق، مَظهر و مُظهر وجود دارد، به خالق و مُظهر آنها نيز سرايت خواهد نمود.
پ) الگو قرار دادن معصومين(ع) و واسطه نمودن ايشان, چرا كه اين انوار مقدسه در حقيقت مظاهر كامل حق تعالي در صفات و اخلاق الهي هستند وسيره عملي و اخلاقي آنها مي تواند انسان را به خداي تعالي نزديك نمايد و توسل به ايشان دراين زمينه نوعي استمداد با واسطه و عملي از خداي متعال جهت خوش اخلاقي تلقي مي شود.
3. يكى از ابعاد مهم وجودى انسان عواطف طبيعى، انسانى و ايمانى او است (گردآوری : انجمن ناجی) ايجاد رابطه عاطفى با ساير انسانها قابل رشد و تربيت است (گردآوری : انجمن ناجی) قسمت بزرگى از لذت و شادى زندگى انسان از طريق ايجاد ارتباط عاطفى با ديگران تأمين مىشود. بايد توجه نمود كه اين شادى و لذت از طريق خوش اخلاقى يعنى ايجاد رابطهى عاطفى مثبت بدست مىآيد و بد اخلاقى كه در واقع همان رابطهى عاطفى منفى است، بر عكسش عاطفه مثبت، موجب كدورت و عذاب زندگى مىباشد و ديگران را از گرد انسان مىپراكند.
على(ع) فرمود: بداخلاقى زندگى را سخت مىكند و موجب عذاب نفس است (گردآوری : انجمن ناجی)
4. از راههاى ديگر تحصيل خوش اخلاقى و رفع بداخلاقى تمرين عملى خوش اخلاقى هنگام برخورد با ديگران است (گردآوری : انجمن ناجی) هر كس قادر است با يك تصميم قوى عزم جزم و با رعايت اصل تدريج، به تمرين عملى در اين زمينه بپردازد. اگر كسى تصميم بگيرد حداقل به مدت چهل روز در برخورد خود نسبت به اطرافيان تجديد نظر نمايد و در اين مدت باروئى گشاده، لبى خندان و رابطهاى صميمى برخورد نمايد، قطعا نتايج خوبى خواهد گرفت.
البته هر قدر انسان مجاهده نفس بيشتري كند و با خدا و قرآن و اهل بيت (ع ) انس بيشتري گرفته و دل از هواهاي نفساني تخليه كند به تدريج اقبالش بيشتر شده و اخلاق خوش او به صورت ملكه راسخه در مي آيد.
تمامى روايات بحث از ميزان الحكمة، ج 3، ص 137 به بعد يادداشت شده است (گردآوری : انجمن ناجی)
بهترين روش رفتار با ديگران را مىتوان از كلام رسولاكرم(ص) آموخت كه فرمود: هيچ يك از شما مؤمن نيست مگر اين كه براى برادرش آن بخواهد كه براى خود مىخواهد» و يا در جاى ديگر فرمود: «دست خود را بر سر هر كس كه مىخواهى بگذار و براى او آن بخواه كه براى خود مىخواهى» (بحارالانوار، ج 71، ص 234)
بنابراين اگر روشى را دوست داريد كه مردم آن گونه با شما رفتار كنند، به همان روش با ديگران برخورد كنيد. هر چه را براى ديگران پيشنهاد مىكنيد همان بهترين روش است و شما نيز بر اساس آن با آنان رفتار كنيد. زيرا انسان جز انتظار خوش رفتارى از مردم ندارد، كمترين اهانتى را از سوى آنان نمىپذيرد راضى نيست كه كسى به او تهمت زند، و نمىپسندد كه كسى از معايب او پيش ديگران سخن بگويد هر چند آن عيوب را واقعا داشته باشد.
شخصيت انسان در عرصه روابط گوناگوني شكل مي گيرد. اين روابط به ترتيب عبارتند از: رابطه انسان با خود، رابطه با خدا و رابطه با ديگران. انسان موجودى اجتماعى است و نيازمند معاشرت، تبادل افكار و ايجاد روابط نيكو با همنوعان است و بر اثر همين معاشرتها و تبادل افكار روابط انسانى شكل مىگيرد و فرهنگ انسانى هويت خود را آشكار مىسازد، در ديدگاه اسلامى، جامعه و روابط انسانى آن، رنگ الهى و عبادى به خود مىگيرد و همه جنبههاى گوناگون رفتار آدمى در جهت نيل به هدف نهايى كه انسان كامل شدن است، معنا و مفهوم مىيابد. آداب معاشرت از نظر اسلام را مىتوان در دو مرحلهى «انديشه» و «عمل» خلاصه كرد. مرحله انديشه به اين معناست كه مسلمانان بايد صفحه انديشه و نيت خود را نه تنها نسبت به برادران دينى خود، بلكه نسبت به تمام انسانها و بلكه ساير موجودات نيكو و زيبا گردانند و انديشه خيرخواهى، دوستى و سعادت آنها را در سر بپرورانند و از نقشه كشى و توطئه چينى بر ضرر آنان بپرهيزند. امام على(ع) در اين مورد مىفرمايد: خداى سبحان دوست دارد كه نيت انسان درباره همنوعانش نيكو و زيبا باشد. (شرح غرر الحكم، ج 2، ص 667)
مرحله عمل: اسلام در مرحله عمل براى تنظيم روابط اجتماعى انسانها آداب و وظايفى قرار داده و پايه آن را بر ايمان به خدا و تقويت روح فضيلت و انسانيت بنا نهاده است (گردآوری : انجمن ناجی) بسيارى دوست دارند در ارتباط با همنوعان خويش زندگى موفقى داشته باشند، ولى به جهت ناآگاهى از چگونگى معاشرت و آداب آن و نيز رعايت نكردن آن آداب، توانايى برقرارى روابط مناسب و اسلامى را از دست مىدهند و به ناچار منزوى مىشوند. بنابراين شناخت اين آداب در مرحله عمل و توانايى ايجاد ارتباط مناسب با قشرهاى مختلف جامعه از اهميت بسيارى برخوردار است (گردآوری : انجمن ناجی) اميرمؤمنان در يك دستور، خطوط كلى آداب معاشرت در مرحله عمل را اين چنين بيان مىكند: خويشتن را ميان خود و ديگران ميزان قرار ده؛ آن چه را براى خود مىخواهى، براى ديگران بخواه و آن چه را براى خود خوش نمىدارى، براى ديگران نيز خوش مدار. به كسى ستم نكن، چنانكه دوست ندارى به تو ستم شود و به ديگران نيكى كن همانگونه كه دوستدارى به تو نيكى شود. (نهجالبلاغه، نامه 31، بند 28.)
آداب معاشرت در مرحله عمل، بحث بسيار گستردهاى است كه اين نامه گنجايش آن را ندارد. ما فقط بطور خلاصه مواردى از آنرا در اينجا ذكر مىكنيم:
1ـ احترام به ديگران: احترام به معنى عدم تجاوز به حقوق آنان است كه شامل احترام به جان، مال، ناموس و آبروى آنها مىشود. پيامبر اسلام(ص) در حديثى فرمودند: مسلمان كسى است كه مردم از دست و زبان او در آسايش باشند، يعنى در رفتار و گفتار خود هيچ زيانى به ديگران نرساند و حقوق چهارگانه آنان را حفظ كند.
2ـ سلام و احوالپرسى: شايسته است يك مسلمان هنگام ديدار برادران دينى خود، با سلامى آرامش بخش و شادى آفرين، آنان را شاد و مسرور سازد و به اين وسيله روابط اجتماعى خود را تحكيم بخشد.
3ـ زيبايى كلام: ما در سخن گفتن با ديگران دو وظيفه داريم؛ اول: سخنان خوب بگوييم و از سخنان زشت و خلاف ادب پرهيز كنيم. دوم: خوب و زيبا سخن گفتن: گاهى انسان سخنان خوبى دارد ولى آنها را درست بيان نمىكند. چنانچه شاعر گويد: هر سخن جايى و هر نكته مكانى دارد. به همين جهت در روايات بسيار سفارش شده كه قبل از سخن گفتن، كاملاً فكر كنيد تا نسنجيده سخنى نگوييد. چه بسا سخن حقى كه در محل نامناسبى بيان شود و باعث بروز مشكلات فراوانى گردد.
4ـ مزاح و شوخى: اسلام براى مزاح و شوخى هم آداب خاص دارد. مزاح و شوخى چون باعث خنده و شادى مىشود يكى از بهترين عوامل آرامش روانى و رفع خستگى روحى محسوب مىشود و سبب ايجاد پيوند دوستى بين افراد مىگردد. پيامبر خدا و اهل بيت او نيز اهل مزاح و شوخى بودهاند و براى رفع خستگى و كسالت افراد از آن استفاده مىكردند ولى همانطور كه گفتيم آداب و قوانين خاص هم براى آن قرار دادهاند.
اولاً: باعث آزار و اذيب طرف مقابل نشود، ثانيا: غيبت يا تمسخر مسلمانى در آن نباشد. ثالثا: زيادهروى و افراط در آن نكنند كه باعث مىشود هيبت و وقار شخص لكهدار شود و ارزش او را در بين مردم پايين آورد.
5ـ رعايت شئون اجتماعى مانند: پاكيزگى، وقار، احترام به بزرگترها، نظم و انضباط، وفاى به عهد، رازدارى، مهربانى و گذشت كه ميزان نفوذ انسان را در ديگران بالا مىبرد.
6ـ موارد ويژه: در آداب معاشرت گرچه بر ما لازم است نسبت به همه انسانها و بلكه همه موجودات خيرخواه و مهربان باشيم، ولى دين اسلام در بعضى از موارد تأكيد بيشترى كرده است (گردآوری : انجمن ناجی) مانند 1ـ صله رحم و رسيدگى به اقوام و آشنايان و از همه مهمتر اعضاى خانواده 2ـ همسايهدارى و رعايت حقوق آنان 3ـ مهماندارى و آداب پذيرايى از آنان 4ـ عيادت مريض و رسيدگى به مشكلات او 5ـ تشييع جنازه و تسلى دادن به بازماندگان و رسيدگى به مشكلات آنان.
هر كدام از موارد فوق داراى مطالب و فروع فراوانى است كه احتياج به توضيح و مطالعه وسيعى دارد ولى از مجموع آنها مىتوان نمايى كلى از آداب معاشرت اسلامى را بدست آورد.
7ـ آفات معاشرت: مطلب ديگر اين كه معاشرت با ديگران اگر در قالب رفت و آمد صورت گيرد، مانند صله رحم و رفت و آمد فاميلى و نيز معاشرت با دوستان و آشنايان، ممكن است داراى آفات و مضراتى هم باشد كه بىتوجهى به آن آثار زيانبارى به دنبال دارد. بنابراين لازم است اين معاشرتها دقيق و حساب شده باشد. ما در اينجا به بعضى از نكات مهم در اين زمينه اشارهاى مىكنيم:
1ـ پرهيز از گناه: رفت و آمدها و معاشرتها زمانى مفيد و مؤثر و موجب خشنودى خداوند خواهد بود كه سبب گناه نباشد. چه بسا مهمانيهايى كه در آن شئون اسلامى رعايت نمىشود و بطور مثال حريم بين زن و مرد از بين مىرود. شركت در اين جلسات براى خانوادهها و خصوصا بچهها، بسيار خطرناك خواهد بود.
2ـ پرهيز از مزاحمت و تشكيل جلسات پر هزينه؛ چه بسا افرادى به بهانه صله رحم و رفت و آمد، سبب تحميل زحمت و مخارج زيادى به فاميل مىشوند. اينگونه معاشرتها نه تنها جلب محبت نمىكند بلكه باعث دشمنى و كينه مىشود.
3ـ پرهيز از خوشرويى و خوش اخلاقى بيجا: يكى از آداب معاشرت، خوش اخلاقى و خنده رو بودن است، به شرطى كه به جا باشد. اما در مواردى خوش اخلاقى و خندهرو بودن، سبب سوء استفاده افراد مىشود و آنان را در انجام وظايف خود سست مىكند. بطور مثال اگر معلم دائما با بچهها شوخى كند و سختگيرى را به بهانه خوش اخلاقى كنار بگذارد، بچهها دست از درس بر مىدارند و هيچكدام به آن اهميت نمىدهند. پس حسن معاشرت هميشه به معناى خوشرويى و خنده رويى نيست. به همين جهت در روايتى آمده كه با گناهكاران چهرهاى عبوس داشته باشيد تا از كارهايشان دست بكشند. (وسائل، ج 11، ص 413)
در اينجا ما به بعضى از فنون اساسى در رفتار با ديگران اشاره مىكنيم:
1ـ اگر خواستيد شخصى را نسبت به موضوعى متقاعد سازيد سعى نكنيد پيرامون آنچه شما مىخواهيد با او به جر و بحث بپردازيد بلكه اول از خواسته خود كوتاه بياييد و خواسته او را در نظر بگيريد آنگاه نظر خودتان را مطرح كنيد.
2ـ در روابط اجتماعى با ديگران سعى كنيد از انتقاد، سرزنش و گلايه خوددارى كنيد.
3ـ سعى كنيد نكات مثبت در رفتار و شخصيت ديگران را شناسايى كرده و آنها را بخاطر آن ويژگيها و رفتارها، تحسين صادقانه داشته باشيد نه آنكه روى نكات منفى وى انگشت گذاشته او را مذمت كنيد.
4ـ سعى كنيد شنونده خوبى براى ديگران باشيد و ديگران را تشويق كنيد درباره خود با شما حرف بزنند.
5ـ به ديگران احترام بگذاريد و كارى كنيد كه احساس كنند مهم و با ارزش هستند و اين كار را صميمانه انجام دهيد.
6ـ در برخورد با ديگران با چهرهاى گشاده و لبخند سخن را آغاز كنيد.
7ـ به جاى اينكه مستقيما به ديگران دستور دهيد كارى براى شما انجام دهند، خواسته خويش را به شكل سؤال طرح كنيد و به طور غيرمستقيم از آنها بخواهيد خواستهتان را عملى كنند.
8ـ اگر ديگران كارى براى شما انجام دادند، آنها را به هر طريقى كه ممكن است خوشحال كنيد و از آنها تشكر و قدردانى كنيد. ضمنا لازم است از حقوق دينى و اخلاقى ـ اجتماعى اى كه ديگران بر انسان دارند شناخت بيشترى پيدا نمود تا در اداء آن حقوق تلاش كرد. طبيعى است گاهى «ديگران» والدين يا برادران و خواهران فرد است گاهى، اقوام و فاميلاند، گاهى نيز همسايگان و گاهى اساتيد و معلمان و يا ساير افراد و... مىباشند كه هر گروه و صنفى ويژگيها و حقوق خاص خود را دارند كه در اين زمينه بايد با مطالعه بيشتر شناخت خويش را تعميق و گسترش دهيد بنابراين توجه شما را به سير مطالعاتى كه پيشنهاد مىكنيم به ترتيب انجام دهيد و به همراه مطالعه، خلاصهايى از نكتههاى مهمّ و كاربردى را بنويسيد. آن گاه براى عمل به مفاد و مطالب استخراج شده، يك برنامهى قطعى تدوين نمائيد و در عمل به اين برنامه استقامت بورزيد.
دربارهى روابط اجتماعى، از خانواده گرفته تا جامعه، عمل به ارزشهاى دينى و اخلاقى بيانگر كرامت و ارزش والاى خود شخص است و نبايد منتظر اين بود كه عين اين رفتار از طرف مقابل سر بزند، بلكه در هر شرايط وظيفه عمل به ارزشهاى به دست آمده است (گردآوری : انجمن ناجی) هر چقدر رفتار و كردار منطبق با اصول ارزشى باشد، سير پيشرفت و ترقى در مراتب انسانى آسانتر و سريعتر خواهد شد.
براي مطالعه بيشتر:
1. آيين دوستىيابى، ديل كارنگى.
2. اخلاق و معاشرت در اسلام، على قائمى، تهران، اميرى.
3. اخلاق و معاشرت در اسلام، جواد محدثى، قم، دفتر تبليغات اسلامى حوزه علميه قم.
4. زندگى در آيننه اعتدال، مجتبى فرجى، قم، بوستان كتاب (انتشارات دفتر تبليغات اسلامى). كتاب حاضر مسئله ميانروى را در مسائل گوناگون با استفاده از قرآن و حديث و نظر برخى از حكما و انديشمندان به بحث نشسته است (گردآوری : انجمن ناجی)
از آثار متقدّمين، گلستان و بوستان سعدى، به لطافت روح شما كمك خواهد كرد.
نكتهى پايانى اين است كه حتماً مجلات تخصصى را در اين باره به صورت مداوم مطالعه نمائيد و علاوه بر خواندن مقالات و تحقيقات، به تدريج خود نيز دست به قلم برده و حاصل افكار و تحقيقات و مطالعات خود را بنويسيد.
از جمله مجلههاى تخصصى به دو مورد اشاره مىكنيم:
1. بشارت، نشريه قرآن ويژه جوانان، قم، صندوق پستى 3319 - 37185.
2. حديث زندگى، قم، صندوق پستى 816 - 37185.
بخش مرتبط در سایت ناجی http://najiforum.ir/forum-387.html