غیرت در لغت، به معناى نفرت انسان از مشارکت دیگران در امور مورد علاقه اش است (گردآوری : انجمن ناجی) (1)
به عبارت دیگر، غیرت به معناى دفاع از چیزى محبوب در برابر هرگونه دستبرد و تجاوز است (گردآوری : انجمن ناجی) سرچشمه این واکنش انسان، ممکن است حمیّت، تعصّب و تغیّر باشد.
در تعریف اصطلاحى غیرت، اختلاف چندانى بین نخبگان علم اخلاق وجود ندارد. آنچه در زیر مى آید، برخى از همین تعاریف عالمان علم اخلاق است:
ملا احمد نراقى مى گوید: «غیرت از شرایف ملکات و فضایل صفاتى است که آدمى نگاهبانى کند دین خود را و عِرْض خود و اولاد و اموال خود را، و از براى محافظت و نگاهبانى هریک، طریقه اى است که صاحب غیرت و حمیّت، از آن تجاوز نمى کند».(2)
علامه طباطبایى در تفسیر المیزان گفته است: «غیرت عبارت است از دگرگونى انسان از حالت عادى و اعتدال؛ به طورى که انسان را براى دفاع و انتقام از کسى که به یکى از مقدّساتش ـ اعم از دین، ناموس و یا جاه و امثال آن ـ تجاوز کرده، از جاى خود مى کند.
این صفت غریزى، صفتى است که هیچ انسانى به طور کلّى از آن بى بهره نیست. پس غیرت یکى از فطریات آدمى است و اسلام هم دینى است که بر اساس فطرت تشریع شده و آن امور فطرى را تعدیل مى کند.
آن تعدادش را که در حیات بشر لازم و ضرورى است، معتبر و واجب مى سازد و آنچه غیر ضرورى است، حذف نموده، از اعتبار مى اندازد».(3)
آن عالم وارسته در جاى دیگر مى نویسد: «اولاً، اسلام مسئله غیرت و تعصّب را باطل معرفى نکرده، بلکه اصل آن را حفظ نموده؛ زیرا غیرت ریشه در فطرت انسان دارد و اسلام هم دین فطرت است؛ ولى در جزئیات آن، دخالت کرده و فرموده است: آن قدر از غیرت و تعصّب که مطابق با فطرت است، حقّ، و شاخ و برگى که اقوام به آن داده اند، باطل است (گردآوری : انجمن ناجی)
ثانیاً، همین ودیعه فطرى - یعنى غیرت - را از هر سویى به سوى خداى متعال برگردانیده و سپس موارد بسیارى را در یک قالب که همان توحید مى باشد، ریخته است (گردآوری : انجمن ناجی)
به عبارت واضح تر، هرجا که تعصّب ورزیدن خداپسندانه باشد، باید تعصّب ورزید و هرجا که موجب خشنودى خدا نباشد، نباید غیرت ورزید».(4)