نوشته ذیل تنلنگری است به خود تا با بازنگری در روابط دوستانه و درچهارچوب قواعد پذیرفته شده و عرف جامه بدانیم دوست واقعی ما کیست و اصولأ ما با چه کسانی دوست هستیم ؟ آیا به دوستی خود پایبندیم یا خیر؟ بعضی از ماها عادت داریم مدام ازبی وفایی دنیا، بدی زمونه و....بنالیم درحالی که از کردار خود بی خبریم .سئوال من اینه اصولأ مگه میشه دوره و زمونه بد باشه ؟کسانیکه دراین دوره و زمونه حال حاضرزندگی می کنند مگر خود ما نیستیم؟پس چرا کم توجهی و قصور خودرا به پای زمونه می گذاریم؟
یا هستند افرادی که از نارفیقی رفیقان سخن سرایی می کنند ولی به خودشون نمره بیست میدن. این شده یک عادت هیچ کدوم از خودمون نمی پرسیم پس خود ما به عنوان یک دوست چه کار مثبتی برای طرف مقابلمون انجام داده ایم ؟آیا فقط رفیق سفره رنگینش بودیم یا نه؟آیا تونستیم مواقع ضروری درکنارش باشیم؟ شاید دوستمون به کمک ما (نه فقط صرفا مالی) نیاز داشته وما مضایقه کرده باشیم و اون وقته که دوست واقعی مشخص می شه .
از قدیم گفتن یه سوزن به خودت بزن یه جوال دوز به دیگران اگر همه ما به این یقین وباور برسیم که نباید انتظارات غیر معقول و خیلی عجیب از طرف مقابلمون داشته باشیم همه چیز حله ولی در واقع چنین نیست ما فقط از طرف مقابل خوبی و صداقت می طلبیم در صورتی که شاید خومون به این اصول پایبند نباشیم و چه نیکوست صداقت در دوستی ها و رفاقت ها .بله دوستان اولین سئوالی که ما باید از خودمون بپرسیم اینکه: من به عنوان یه دوست چه کار مثبتی برای دوستم انجام داده ام که الان از اون توقع دارم ؟آیا من رفیق واقعی براش بودم یا فقط منتظر فداکاری و صداقت از طرف مقابلم بودم؟
و یادمون باشه طبق وصایای معصومین(ع) هیچ گاه درعصبانیت تصمیم نگیریم مخصوصأ در قطع روابط دوستانه. از پیش داوری و قضاوت بی اساس و شتابزده خودداری کنیم که این بدترین حالت جدایی هاست (گردآوری : انجمن ناجی)
بد نیست یه نیم نگاهی به روابط الان خودمون و رفقایی که در گذشته داشته ایم و از دست داده ایم بیندازیم و ببینیم مقصر واقعی در جداییها چه کسی بوده و سعی در ترمیم دوستیها و آشتی مجدد بنماییم و این از صفات پسندیده یک مسلمان واقعیست.